پنین (جیبی)

قطار بی‌وقفه پیش می‌رفت و مسافر پابه‌سن‌گذاشته‌ای که طرف پنجره شمالی واگن، کنار یک صندلی خالی و روبروی دو صندلی خالی دیگر نشسته بود کسی نبود جز پروفسور تیموفی پنین که کاملاً طاس، برنزه و اصلاح‌کرده بود. با آن قبه بزرگ قهوه‌ای، عینک لاکی (که ابروهای کودکانه کم‌پشت او را می‌پوشاند)، لب بالایی میمون‌وار، گردن ستبر و بالاتنه چاقش توی کت تنگ پشمی پیچازی، قد و قواره‌اش نسبتاً با ابهت شروع می‌شد اما کم و بیش رقت‌انگیز به یک جفت ساق دوکی‌شکل (حالا توی شلوار و روی هم انداخته) و پاهای لاغر و تقریباً زنانه‌ای ختم می‌شد.

65,000 تومان

قطار بی‌وقفه پیش می‌رفت و مسافر پابه‌سن‌گذاشته‌ای که طرف پنجره شمالی واگن، کنار یک صندلی خالی و روبروی دو صندلی خالی دیگر نشسته بود کسی نبود جز پروفسور تیموفی پنین که کاملاً طاس، برنزه و اصلاح‌کرده بود. با آن قبه بزرگ قهوه‌ای، عینک لاکی (که ابروهای کودکانه کم‌پشت او را می‌پوشاند)، لب بالایی میمون‌وار، گردن ستبر و بالاتنه چاقش توی کت تنگ پشمی پیچازی، قد و قواره‌اش نسبتاً با ابهت شروع می‌شد اما کم و بیش رقت‌انگیز به یک جفت ساق دوکی‌شکل (حالا توی شلوار و روی هم انداخته) و پاهای لاغر و تقریباً زنانه‌ای ختم می‌شد.


مشخصات

کتاب

مترجم
ناشر
تاریخ انتشار
۱۴۰۰
جلد
گالینگور،باروکش
تعداد صفحه
302

نظرهای کاربران

هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است .
برای ارسال نظر باید در سایت ثبت نام کنید.
منو