آنها میرفتند، همچنان میرفتند و هنگامی که سرود ماتم قطع میشد، مانند این بود که در طول مسیرشان صدای پاها، اسبها و وزش باد شنیده میشود.
رهگذران کنار میرفتند تا راه را بر مشایعتکنندگان باز کنند، تاج گلها را میشمردند و علامت صلیب میکشیدند، کنجکاوان به این گروه میپیوستند و میپرسیدند: «که را به خاک میسپارند؟» جواب میشنیدند: «ژیواگو» -درست، ثواب دارد، برای این مرد دعایی بکنیم- مرد نیست، زن است- چه فرق میکند. خدا بیامرزدش. مراسم خوبی است.
آخرین لحظات به سرعت میگذشت -لحظاتی بودند حساس و بازنگشتنی. «زمین خدا و آنچه را که در بردارد، جهان و تمام موجوداتش.»
آنها میرفتند، همچنان میرفتند و هنگامی که سرود ماتم قطع میشد، مانند این بود که در طول مسیرشان صدای پاها، اسبها و وزش باد شنیده میشود.
رهگذران کنار میرفتند تا راه را بر مشایعتکنندگان باز کنند، تاج گلها را میشمردند و علامت صلیب میکشیدند، کنجکاوان به این گروه میپیوستند و میپرسیدند: «که را به خاک میسپارند؟» جواب میشنیدند: «ژیواگو» -درست، ثواب دارد، برای این مرد دعایی بکنیم- مرد نیست، زن است- چه فرق میکند. خدا بیامرزدش. مراسم خوبی است.
آخرین لحظات به سرعت میگذشت -لحظاتی بودند حساس و بازنگشتنی. «زمین خدا و آنچه را که در بردارد، جهان و تمام موجوداتش.»